موسوی یا احمدی نژاد
این روزها هرجا عبور کنی سخن از انتخابات درمیان است. اینکه به چه کسی باید رای بدهیم ویا چه کسی نباید بالا بیاید نقل همه مجالس شده است.اینجانب به دلیل پرسش های فراوان دوستان ونزدیکان درباره نظر شخصی ام دراین خصوص چند نکته را به اطلاع دوستانم می رسانم:
1- با توجه به کمتر بودن محبوبیت آقای رضائی ونیز نوع جبهه گیری گروههای اصلاح طلب درباره آقای کروبی به نظر می رسد جدال اصلی درانتخابات دهم بین آقایان "احمدی نژاد و میرحسین موسوی" است
2- باید دانست که نه ماندن احمدی نژاد اوضاع را خیلی بدتر از حال می کند ونه آمدن موسوی ایران را بهشت برین خواهد کرد.لذا نباید فریب تبلیغات وشعارهای انتخاباتی را خورد ،از هردو طرف و بلکه از هرچهار طرف .بسیاری از شعارها فقط برای جمع کردن آراء مردم است نه بیان آنچه واقعا دردرستور کارآنهاست.
3- قطعا روی کار آمدن احمدی نژاداوضاع اصلاح طلبان را کمی بدتر از آنچه اکنون در آن بسر می برند رقم خواهد زد اما نه آنقدر که دربوغ وکرنا کرده اند .همچنین باید دانست آمدن موسوی نیز یعنی حداقل چهار سال نزاع و کشمکش بین قوای کشور که احتمالا انتخابات مجلس بعد می تواند دوسال آخر حاکمیت وی را با جدالهای بیشتری همراه سازد.با همه این احوال برای اصلاح طلبان هروضعیتی بهتر از وضعیت فعلی محسوب می شود
آنچه آمد سخنانی بود از سوی یک شهروند عادی اما به عنوان بک معلم دینی آنچه دغدغه من است آن است که
مواظب باشیم درگیرودار انتخابات تقوایمان را ازدست ندهیم
موقع انتخابات از جمله زمانهایی است که بعضی ها تقید خودشون به مبانی اخلاقی را می توانند محک بزنند ولذا بهترین زمان برای خواندن چهل حدیث حضرت امام خمینی به ویژه "حدیث تعصب" آن کتاب مهم است .
مضمون یکی از احادیث این باب آن است که:
هرکس تعصب بورزد با اعراب جاهلی محشور خواهدشد.
ویا درجای دیگر این بخش از کتاب آمده است که :
هرکس تعصب بورزد یا نسبت به او تعصب ورزیده شود گردنبند ایمان از گردنش برگرفته خواهد شد.
از جمله ویژگی های اعراب جاهلی آن بود که درجنگها وخصومتهایشان -که کم هم نبود – قبل از آنکه دنبال طرفداری از حق باشند به فکر حمایت از خویشان وبستگان خود بودند واساسا ارزش مداری درقاموس عرب جاهلی چندان معنا یی نداشت.اکنون اگر ما که ادعای برخورداری از سطح فرهنگ وشعور بیشتری از گذشتگانمان داریم درهنگامه انتخابات همانگونه رفتار کنیم که اعراب جاهلی انجام میدادند درسعادتمندی خود باید شک نماییم .
رویه ظاهری هرانتخابات به قدرت رسیدن گروهی واز دورخارج شدن گروهی دیگر است اما لایه باطنی آن وبلکه لایه باطنی همه رفتارهای ما درطول زندگی ، درواقع امتحانی است الهی که میزان وفاداری ما به شعارهاو پزهایی که درهرشبانه روز درنماز وغیر آن برای خدا وبرای خودمان سرمی دهیم را مشخص می نماید .
اینجانب بدون جبهه گیری خاص وبدون ذکر نام شخص خاصی از دوستان وخوانندگان این متن می خواهم که برای خدا تحقیق کنید وپس از تشخیص فرد اصلح برای خدا از او طرفداری کنید ودرواقع ار حقانیت او دفاع کنید نه از آنچه باب میل دلتان است
امید آنکه این نوشتار که درروز شهادت بانوی نمونه اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) نگاشته می شود زمینه حق طلبی مارا که بزرگترین میراث ان شهید راه حق وعدالت وولایت است را فراهم سازد